سید محمدطاهاسید محمدطاها، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

محمدطاها هدیه خوب خدا

خواب خوش

سید محمدطاها به حالت های خیلی جالبی میخوابه و اکثر اوقات دستاشو میاره کنار سرش زیر بالش میذاره... ...
29 آبان 1392

بدون عنوان

امروز که فرصت شد وبلاگ عزیز دلمو تقدیم حضورتون کنم کیلومترها از پسر گلم دور هستم چون با مامانش شیراز پیش خاله وحیده و مامان و بابا بزرگا و عمه و دایی و عمو و... خلاصه پیش همه دوستداراشه... آره سید محمدطاها شیرازه و من تهران سر کار دلم خیلی براش تنگ شده و دائم عکس و فیلمشو میبینم....نشنیده بگیرین که یواشکی باهاش حرف هم میزنم... پسر گلم... نفس بابا و....خلاصه لحظه شماری میکنم چهارشنبه بیاد برم شیراز.....   ...
5 آبان 1392

تولد یک ماهگی

سلام پسر عزیزم، تولدت یک ماهگیت مبارک،  امیدم نمیدونی با حضورت تو قلب و خاطرمون چه شور و حالی به زندگی ما دادی، همیشه از خدا میخوام این هدیه قشنگ و خیلی دوست داشتنی رو به همه زوج هایی که منتظر حضور یه نی نی کوچولو تو زندگیشون هستند تقدیم کنه و شیرینی زندگیشونو صدچندان کنه... امروز دهمین روزیه که نتونستم ببینمت و خیلی خیلی دلتنگت شدم... قشنگم قول میدم حتما به امید خدا پنج شنبه کنارتون باشم........... راستی امروز رفتم برای مهد کودک کپی شناسنامتو دادم که وقتی اومدی به امید خدا با امیرعلی با هم برین مهد .... به امید اون روز خیلی دوستت دارم امیدم ...
5 آبان 1392

نعمت بزرگ - هدیه خدا

روز پنج شنبه بیست و چهارم مرداد هزار و سیصد و نود و دو ساعت شش و پانزده دقیقه صبح هدیه بزرگ الهی محمدطاها جون وارد زندگی ما شد .(قد 49  و وزن سه و هشتاد). به زودی نوشته ها و تصاویر مرتبط تقدیم میشه... ممنون که که به ما سر زدین   ...
5 آبان 1392

شکرگزاری

محمدطاهای من، پسر عزیزم امروز به شکرانه حضورت همه همکاران و دوستان میهمان سفره شکرگزاری قدوم مبارک تو بودن و همه بهت خوشامد گفتن از خاله فاطمه(مامان دانیال) که زحمت وبلاگتو کشیده تا عمو محسن بابای ریحانه خانم که از شوش اومده بود... هر روز خدارو شکر میکنم که زیباترین هدیه عالم رو بهمون داده... بازم میگم خدایا شکرت و به حق این نعمت این هدیه رو نصیب همه دوستان و عزیزان کن... خیلی دوستت دارم و بیشتر از اون دلتنگتم..... 
5 آبان 1392
1